مومو آیاسه هنگامی که پسری را می بیند که دیگران در حال زورگویی و قلدری به او اند، عصبانی می شود. پسر که شیفته موجودات بیگانه فضایی است، پس از این که به لطف مهربانی بی پروای آیاسه از قلدر ها نجات می یابد، تلاش می کند تا با او درباره علاقه به چیز های فرازمینی ای که باور دارد هر دویشان دارند، حرف بزند. آیاسه ادعای او را رد می کند، و اعلام می دارد که او به جای چیز های فرازمینی، به ارواح اعتقاد دارد، که بحثی بین این دو درباره این که کدام این ها واقعی است، شروع می شود. به عنوان یک...
اکشنانیمیشنماجراجویی
روح من زبانه میکشد، جسم من از بين میرود انسان م، در میانهی جهان، پشت سر زمانهای بیشمار،
روبهرو، بیشمار ستاره ... تمام قد میان این دو دراز کشیدهام من دریای رابط دو کرانهام، پلی میان دو کیهان ... همه چیز دگرسان است چیزهایی بس ساده پس رفتم ...
نمیدانم بر زمین به کدامین سوی در حرکت م ، بسان سرابهایی دوردست، بازمانده از پیش رفتن
ناگهان شهرهای بزرگ به معجزه ای بر پا شد ... و پرندگان، همراه با من بر فراز راه پر کشیدند
آسمان را دیدم که در پیش چشمهای م گسترده می شود .. و در این میان همواره سرنوشتی
تیره سر در پی من دارد
پنداری
دیوانه ای ست تیغ به دست .. !!