Robert Duvall

داستان فیلم در سال ۱۸۸۸ می گذرد که در آن زمان سرخپوستها از زمین هایشان رانده شده اند و در این دوران چرای حیوانات در سراسر کشور امری قانونی است. باس (رابرت دووال) و چارلی (کوین کاستنر) آدمهای چندان درستکاری نیستند و گذشته ای تیره و تار دارند. باس یک گله دار سرسخت است که آسیب پذیری درونش را پنهان می کند و آرزوی یک زندگی امن و آرام را دارد. چارلی مدت ده سال است که با باس همراه می باشد و از نظر او، باس نه تنها رئیس او بلکه الگویش نیز هست...

«هوکی» (ساترلند)، «دوک» (اسکریت) و «جان» (گولد) به بیمارستان جراحی سیار ارتش شماره ی 4077 در کره وارد می شوند و مشغول عمل جراحی مجروحان بازگشته از جبهه می شوند. این جراحان چیره دست در اوقاع فراغت عادت ها و سرگرمی های خود را دنبال می کنند...

صبحی در ماه ژوئن. مردی (داگلاس) که در یکی از بزرگراه های لس آنجلس در ترافیک گیر کرده، اتومبیلش را رها می کند و به طرف شهر به راه می افتد. او می خواهد خودش را به خانه ی همسر سابقش (هرشی) که با دخترشان زندگی می کند برساند. اما در طول راه مجبور می شود تا بیشتر و بیشتر به خشونت متوسل بشود.

ستاره ی دنباله داری با سرعت به سوی زمین در حرکت است و یک سال دیگر قطعه ی بزرگی از آن در اقیانوس اطلس سقوط خواهد کرد و طبق پیش بینی، با امواجی به بلندی دویست متر سیلی به راه می اندازد که نیویورک و سایر شهرها را ویران خواهد کرد. قسمت بزرگ تر ستاره که به کانادا اصابت می کند، باعث انقراض نسل بشر می شود...

زندگی اولیه و حرفه ای ویتو کورلئون در دهه 1920 نیویورک به تصویر کشیده شده است ، در حالی که پسرش مایکل ، گسترش و محکم می کند و در سندیکای جنایت خانواده قرار می گیرد.

پدرسالار سالخورده از یک سلسله جرم سازمان یافته ، کنترل امپراتوری مخفی خود را به فرزند تمایلی خود منتقل می کند.

«جرج»، یک مکانیک معمولی آمریکایی با هوش و دانشی متوسط است که در شب سی و هفتمین سالگرد تولدش، بر اثر رعد و برق توانایی و نیرویی عجیب به دست می آورد. او حالا می تواند پیچیده ترین مسایل ریاضی را حل کند و دستانش نیز دارای قدرت یک آهن ربایی شده اند...

کم شدن؛ فیلمی درام به کارگردانی آرون اشنایدر و با بازیگری رابرت دووال و بیل مری است. داستان درباره پیرمرد گوشه گیری است که توجهی به افراد شهر و کسانی که می خواهند او را بشناسند ندارد. اما وقتی که یکی از دوستانش از دنیا می رود و مردم داستان هایی درباره وی می گویند ، او تصمیم می گیرد تا این حرفها را بین مردم پایان دهد…

ده ای مکزیکی در اعتراض به دزدی قانونی زمین هایشان توسط تاجران به دادگاه شهر مرزی سینولا حمله می کنند. «جوکید» نمی گذارد قاضی را بربایند، ولی از دستگیری رهبر مکزیکی ها، «لوییس چاما» هم سرباز می زند. زمینداری به نام «فرانک هارلن» نیز به او پیشنهاد دستگیری «چاما» را می دهد…

زرنگ بازی؛ فیلمی ورزشی درام به کارگردانی جرمایا زاگار و بازیگری آدام سندلر است. داستان درباره یک بازیکن سابق بسکتبال است که به‌تازگی اخراج شده. او در اسپانیا یک بسکتبالیست خیابانی را پیدا می‌کند که استعداد زیادی دارد و می‌تواند به یک ستاره‌ NBA تبدیل شود اما…

شیرهای دست دوم یا شیرهای پوشالی؛ فیلمی در سبک کمدی درام به کارگردانی تیم مکنلیز است. والتر نوجوانی است که برای تعطیلات تابستانی نزد دو عموی عجیب و غریب و بداخلاق خود در تگزاس فرستاده می شود. عموهای والتر، گارت و هاب به شیوه خاص خود زندگی می کنند. در خانه آنها تلفن و تلویزیون وجود ندارد و سرگرمی هایشان کاملاً خاص خود آنهاست…

شبکه؛ فیلمی طنز درام به نویسندگی پدی چایفسکی و کارگردانی سیدنی لومت است که نامزد ۱۰ جایزهٔ اسکار بود و ۴ جایزهٔ را کسب کرد. وقتی به «هوارد بیل» (فینچ)، مفسر خبری کهنه کار شبکه تلویزیونی UBS تذکر می دهند که آمار تماشاگران برنامه اش افت کرده، در برنامه خبری زنده اش اعلام می کند که در برنامه بعدی مغزش را متلاشی خواهد کرد…

روزهای تندر؛ فیلمی در ژانر ورزشی اکشن درام به کارگردانی تونی اسکات است. کول تریکل، جوان بی تجربه اما جویای نام و علاقه مند راندن اتوموبیل های مسابقه ای، مورد حمایت تیم دولن قرار می گیرد. از طرف دیگر هری هاگ، راننده سابق، نیز نقش مربی او را به عهده می گیرد. کول رقیبی به نام رودی برنز دارد…

جاده فیلمی در سبک پسارستاخیزی بقاء به کارگردانی جان هیلکات و با بازی ویگو مورتنسن و شارلیز ترون است. فیلم اقتباسی‌ست از کتابی پادآرمانشهری با همین نام نوشته کورمک مک کارتی (نویسنده تحسین شدهٔ جایی برای پیرمردها نیست)؛ هر چند که داستان فیلم کمی با کتاب فرق دارد. یک مرد به همراه پسرش، به تنهایی از میان سرزمین های سوخته آمریکا عبور می کنند، در حالی که هیچ چیز بجز خاکستر در باد، حرکت نمی کند. هوا بقدری سرد است که بر سنگ ها شکاف می اندازد. آن ها به دنبال مکانی گرم تر در سرزمین های جنوبی می گردند، در حالی که مطمئن نیستند چه چیزی در آنجا انتظارشان را می کشد…

اینک آخرالزمان، فیلمی حماسی، ماجراجویی و جنگی به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا است. داستان این فیلم برداشتی آزاد از رمان دل تاریکی نوشتهٔ جوزف کنراد است. مارلون براندو، مارتین شین، رابرت دووال، لارنس فیشبرن و هریسون فورد از بازیگران فیلم هستند. زمان جنگهای ویتنام است. به کاپیتان «ویلارد» دستور داده می شود که به جنگلی در کامبودیا رفته و سرهنگ کورتز خائن را که درون جنگل برای خودش ارتشی تشکیل داده را پیدا کرده و بکشد. زمانیکه او در جنگل فرود می آید کم کم توسط نیروهای مرموزی در جنگل گرفتار شده تا حدی که دچار جنون می شود اما…

جان کیو؛ فیلمی مهیج درام به کارگردانی نیک کاساوتیس و با بازی دنزل واشنگتن است. جان کوئینسی آرچیبالد پدرس است که پسرش به بیماری قلبی مبتلا بوده و او در می یابد که سازمان پشتیبانی از سلامت برای اهدای قلب از پسرش حمایت نمی‌کند. پس او تصمیم میگیرد که هر طور که شده بیمارستان را مجبور به انجام این کار کند اما…

"هنک پالمر" وکیل بسیار موفقی در شهر شیکاگو است که در آستانه طلاق از همسرش قرار دارد. وقتی که برادرش با او تماس می گیرد و می گوید که مادرشان فوت شده، "هنک" به شهر کودکی اش باز می گردد تا در مراسم خاکسپاری مادرش شرکت کند. او از گذشته با پدرش که قاضی شهر است مشکل داشته اما شرایط طور ...